Saturday, September 6, 2008
من شما را نمیشناسم. فکر میکنم نامهی شما اشتباه برای من آمدهاست. از نامفهوم بودن اسمتان است که مطمئن نیستم با یک خانم حرف میزنم یا با یک آقا. احتمال میدهم یک آقای محترم باشید. دستخطتان پر از انحناهای مردانه است؛ خشن، جذاب و متبحر در استفاده از خودنویس. ممکن است نویسنده یا فیلسوف، شاید هم مدیرعامل یک شرکت بزرگ باشید. البته میتوانید جهانگرد هم باشید یا حتی یک کولی. هیچکدام از اینها تاثیر ِ بدی روی شخصیت و تسلط قلمتان ندارد حتی جذابتر و غافلگیرانهترش هم میکند. خواستم برایتان بنویسم اگر مایل باشید عصرِ دوشنبه را پشت یک میز گردویی، نزدیک به پنجرهای چوبی که انبوه درختها و پرندهها و ابرها و آسمانهای یک رویای ِ پراکنده را پشت خودش جای داده با هم بگذرانیم. برای تنوع بهتر است خودنویستان همراهتان باشد شاید لطف کردید و برایم یک امضا کردید تا همان آخرها بهتان بگویم؛ اگر میدانستید امضایتان چه انحنای عاشقانهای دارد!
11:47 PM